از ما که نشد برای تو آبی گرم
از ما که به تو نمیرسد غیر از شرم
باید که بمیرم از غمِ دوری تو
چشمانِ ترم کور شود،دندم نرم ...
اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ
از ما که نشد برای تو آبی گرم
از ما که به تو نمیرسد غیر از شرم
باید که بمیرم از غمِ دوری تو
چشمانِ ترم کور شود،دندم نرم ...
اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ
یا ایها العزیز سرِ ما و مقدمت
پر میشویم جمعه ی هر هفته از غمت
دل کاروانسرا شده، از غیرها پر است
دل نیست این، اگر نشده یار و محرمت
اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ
خیال میکنم آقا در انتظارِ توام
ظهور میکنی و در رکاب و یارِ توام
ولی مباد بفهمم خودم شدم مانع
به جای اینکه شوم زینتِ تو خار توام
اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرجَ
ظهور بسته به اقدامِ هر کدام از ما
غروبِ جمعه به تو میرسد سلام از ما
خدا کند که بمانیم در مسیرِ ظهور
خدا کند نشود نا امید امام از ما
اللّهُمّ عَجِّل لِوَلِیِّکَ الْفَرَجْ
بیچاره تر از من سرِ راهِ تو کسی نیست
محتاج تر از من به نگاهِ تو کسی نیست
در این همه دلواپسی و جنگ و هیاهو
ای سایه سر ! غیرِ پناهِ تو کسی نیست
اللّهُمّ عَجِّل لِوَلِیّکَ الفَرَج